سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسود را دوستی نیست . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 102 فروردین 24 , ساعت 12:56 صبح
رحیم‌پور ازغدی: شهید صدر طرفدار فقه فعال و جامعه‌ساز بود

رحیم پور گفت: ما دو افراط و تفریط در حوزه داریم. یک جریان اقلیت هستند که همه موضوعات را اسلامی و غیر اسلامی می‌کنند و یک عده که سبک زندگی مسلمانان را صرفا اخلاق و عبادات فردی می‌دانند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، به مناسبت سالروز شهادت محمدباقر صدر، نشست مجازی اندیشه صدر با سخنرانی حسن رحیم پور ازغدی توسط پژوهشگاه شهید صدر برگزار شد. در این جلسه رحیم پور ازغدی با اشاره به سبک فقاهت شهید صدر گفت: این سبک فقاهت نزدیک‌ترین سبک فقاهت به پیامبر و اهل بیت است. گسسته و گسیخته نیست به هدف دین و به هدف فقه توجه دارد و با این توجهات استنباط می‌کند. امروز بین روحانیت افرادی هستند که این دیدگاه را فهمیدند و امیدواریم در دهه‌های آینده آثارشان را ببینیم.

 وی افزود: داخل حوزه رویکردهای مختلف نسبت به فقاهتی وجود دارد که شهید صدر داشت. بعضی‌ها افراد سلیم النفسی هستند که بدون هیچ سوء قصد، مانع گسترش این نگاه شهید صدر می‌شوند و این به نقص درک از هدف فقه و نقایص دیگری که شهید صدر به آن اشاره کرده است، برمی‌گردد و آنها به خاطر بی اطلاعی از فلسفه دین و هدف شریعت، عملاً قدرت یک نگاه وسیع و جامع به دین و احکام را ندارند و خودشان را در بخش‌هایی از دین محدود کردند. جریان سوم افراد فاسد و مریض داخل حوزه هستند. علمایی که به خاطر منافع و وابستگی و حتی مفاسد خود در حکومت جور در خدمت سلاطین فاسد هستند و در حکومت مشروع به جای کمک به اجرای دین فقط مزاحم اجرای احکام الهی در همه ابعاد می‌شوند.

 

این اندیشمند اظهار داشت: شهید صدر بحث‌های متعددی درباره اجتهاد و فقه دارد. اولین سؤال او این است که اجتهاد چیست و مسئله مفهوم نصوص شرعی در قرآن و حدیث امروز چه لوازمی دارد که با دقت مورد توجه علما قرار نگرفته است و بین آنچه بحث می‌شود و وجه افتراقش با آنچه باید بشود، چیست. اگر فقه یعنی فهم احکام خداوند و اگر خداوند درباره ابعاد زندگی احکامی دارد، هیچ چیزی مورد نیاز بشر نیست که در قرآن و سنت نداشته باشیم.

  دو افراط و تفریط در حوزه‌ها که به اجرای شریعت ضربه می‌زنند  

رحیم‌پور گفت: علاوه بر جریانی که شهید صدر و امام خمینی آن را رهبری می‌کنند ما دو افراط و تفریط در حوزه داریم. یک جریان اقلیت هستند که همه موضوعات را اسلامی و غیر اسلامی می‌کنند. عده‌ای هم می‌گویند در چند حوزه اقتصاد و تربیت و سیاست و... ما چند احکام پراکنده داریم و تمام. دایره آیات احکام محدود می‌کند و معتقدند بقیه قرآن و سنت همه از باب تشریفات و مستحبات است و ارتباط مسنجمی با احکام ندارند و سبک زندگی مسلمان را اخلاق و عبادات فردی می‌دانند. این دو نگاه هر دو به اجرای شریعت ضربه می‌زنند.

وی افزود: شهید صدر این سؤال را مطرح می‌کند که خدا در مناسبات سیاسی و قضایی و خانواده و یا شریعت چیزهایی را به عنوان درست و نادرست مطرح کرده یا نکرده. اگر مطرح نکرده که ما در فهم آیات و سنت مشکل داریم. اما اگر همه این آیات را داریم باید ببینیم این احکام را چطور دسته‌بندی کنیم تا امکان استمرار دین تا ابد به وجود بیاید.

رحیم‌پور ازغدی در ادامه سخنانش با اشاره به یک تقسیم‌بندی سابقه‌دار و شناخته‌شده فقه در حوزه‌های علمیه توسط علامه حلی و صاحب شرایع، اظهار داشت: شهید صدر درباب این تقسیم‌بندی سؤالی طرح می‌کند که این سؤال را شهید مطهری و شهید بهشتی هم مطرح می‌کنند و آن این است که تقسیم فقه به عبادات و احکام و عقود و ایقائات مشکلی ندارد اما ما به یک تقسیم دیگر برای یک سبک کار کارآمد نیاز داریم. این تقسیم اعتباری است و معصومین نگفتند این جور تقسیم کنید اما اقتضائات عقلی است برای حل مسائل. بسته به اینکه هدف فقه به چیست و هدف دین و شریعت و هدف از ارسال رسولان الهی و هدف خلقت چه بود، در این منظومه احکام فردی و عبادی و اخلاقی و عملی همه را باید با هم دید. این‌ها همه یک شریعت است.

  شهید صدر، فقه را به دسته فردی و اجتماعی تقسیم کرد  

رحیم‌پور ازغدی گفت: تقسیم‌بندی چهارگانه یک تقسیم شناخته شده است اما نه جامع و نه مانع است. شهید صدر در این باب پیشنهاداتی دارد؛ اینکه ضمن احترام به تقسیم قبلی، از زاویه دیگر فقه را ببینیم و احکام الهی در قرآن و سنت به دو بخش تقسیم شود. احکام فردی و اجتماعی و عبادات فردی و اجتماعی کنیم. مثل احکام اقتصادی که فردی و اجتماعی می‌شود یا آداب فردی و آداب مدنی و اجتماعی و حکومتی. این احکام در همه بخش‌ها شامل احکام فردی و اجتماعی می‌شود و تشریح می‌کند که حکومت چه وظایفی دارد چه دربخش اقتصاد و جامعه و چه در بخش جنگ و صلح و قضاء و از این قبیل. این تقسیم شهید صدر، تقسیم قبلی را منهدم نمی‌کند.

وی افزود: این تقسیم برای زندگی امروزی مفیدتر و البته لازم است. عده‌ای ممکن است بگویند فقه ربطی به جامعه ندارد. این حرف در صورتی درست است که قرآن و سنت برای ما وظیفه‌ای تعیین نکرده باشند اما اگر فقه یعنی تبیین سبک زندگی مسلمانان در هر زمانی و مانیفست اسلام ، پس تمام باید و نبایدها در قرآن و سنت بیان شده است. ما می‌گوییم آنچه برای رشد بشر لازم بوده در قرآن و سنت آمده است و هر جا که بحث درست و نادرست مطرح می‌شود حتماً در آنجا سبک زندگی بشر معنادار می‌شود و سؤالاتی مطرح می‌شود که حتما در آن باره الله حکم دارد و یک فقیه باید آن را بفهمد و به جامعه منتقل کند.

  فقه موجود با فقه مسئول متفاوت است  

این اندیشمند اظهار داشت: کل فقه یعنی تفسیر عقلی قرآن و حدیث و بیان آن از منظر ائمه است. کتاب‌های فقهی مجموعه پاسخ‌های فقها در زمان‌های مختلف است که درحوزه‌های مختلف جمع‌آوری کرده‌اند و مباحث فقهی را طوری طبقه کرده‌اند که نیازهای فردی و اجتماعی مردم پاسخ داده شود. یعنی فقیه سؤالات مردم را بشنود و جواب آن را از شریعت بدهد.

رحیم‌پور ازغدی با بیان اینکه سؤال‌هایی که برای افراد پیش می‌آید، محدود و گزینشی نیست و درباره همه افعال فردی و اجتماعی انسان می‌توان سؤال پرسید، گفت: شهید صدر می‌گوید دایره فقه موجود با فقه مسئول متفاوت است. فقاهت از وقتی شروع می‌شود که فقیه روایات را تطبیق دهد و از مجموع آیات و روایات نتیجه بگیرد و استنباط احکام برای پاسخگویی به نیاز مسلمانان اکنون و اینجا انجام دهد. این مسئله را امام خمینی در بحث ولایت فقیه مطرح کرد و شهید مطهری و شهید بهشتی هم به آن پرداختند.

این استاد دانشگاه با اشاره به فقه ترتیبی و فقه موضوعی بیان داشت: در فقه زودتر از تفسیر، طبقه‌بندی موضوعی مطرح شده چون با نیاز عملی جامعه به احکام شرعی مواجه بوده است. در فقه چون نیازهای فوری‌تر در میان بوده و مسائل خاصی را مسلمانان مطرح می‌کردند، فقیه به دنبال پاسخگویی بوده است. شهید صدر می‌گوید فقها باید با توجه به جمع آیات و روایت در یک موضوع و نحوه نیاز مسلمانان پاسخگو باشند و مجموع قرآن و سنت را ببینند و این موضوع بسیار مهم است تا این استنباط از دین علمی و مستند و مشروع‌تر باشد.

وی افزود: اجتهاد واقعی وقتی اتفاق می‌افتد که یک فقیه موضوع‌شناسی و حتی شجاعت کافی در اعلام حکم را داشته باشد و همه اینها با هم فلسفه اجتهاد را می‌سازد. بعضی‌ها می‌گویند این یک اجتهاد روشنفکرانه است اما شهید صدر توضیح می‌دهد که فقه سنتی قبلاً همین‌طور بود و بعداً منجمد شد و فقهای سلف راه اهل بیت را می‌رفتند. فقیه هم باید در حد وسع خودش در این مسیر حرکت کند. اگر فقها در سال‌های بعد کتاب‌های متعدد نوشتند همه مرتبط با مشکلات وقایع مرتبط با مردم آن زمان بود.

رحیم پور ازغدی با بیان اینکه شهید صدر طرفدار فقه فعال و جامعه‌ساز و انسان‌ساز بود نه یک فقه یک‌بعدی، گفت: این شهید پیشنهاد مهمی مطرح می‌کند و آن اینکه فقها از یک سؤال کار تفقه در دین را شروع می‌کنند و به کتاب و سنت رجوع می‌کنند، این فقه باید گسترش یابد. او یک اجتهاد کلیدی‌تر را مطرح می‌کند که گسترشی در عمق فقه دارد یعنی توجه فقیه به ریشه‌های مسائل جامعه و اینکه ریشه‌ها و جامعه چطور باشد، مردم به کجا می‌رسند. این مسئله مهمی است که کمتر فقها به آن پرداختند و تشخیص اهم و مهم با توجه به مصلحت‌ها و ضرورت‌های جامعه برای فقها بسیار مهم است. صدر می‌گوید جدای از اجتهاد رایج، شناختی از فلسفه کل شریعت برای فقیه لازم است. اجتهاد فقط این نیست که این لفظ چه معنی دارد و تصور اینکه احکام به هم ربطی ندارد، اشتباه است. اخلاق فردی مستقل از اخلاق اجتماعی نیست و همه اینها سبک زندگی مسلمانانه را شکل می‌دهد. هر چه دین و شریعت در یک مجموعه منسجم دیده شود، فقیه اهم و مهم را بهتر تشخیص می‌دهد.

  تقلید یعنی گردنبد مسئولیتی که مقلد به گردن مجتهد می‌اندازد  

وی افزود: تهذیب نفس و اخلاقیات یک مجتهد در اعلام اهم و مهم موضوعات توسط فقیه تأثیر دارد. امام می‌گفت اینها که از درگیر شدن با کفر می‌ترسند مشکلشان این است که تهذیب نفس نکردند. اینکه فقیه همه ابعاد اسلام را بشناسد، ضریب هوشی، نقدپذیری، دایره دانسته‌های بالایی داشته باشد قطعاً در در نظراتش تاثیرگذار است.

این استاد دانشگاه در پایان سخنانش با اشاره به پیشنهاد شهید صدر و شهید مطهری برای تشکیل شورای فقها و علما گفت: عقل جمعی بسیار کمک‌کننده است و در مقام بحث علمی علما و فقها باید با هم بحث و تبادل نظر کنند چون به گفته حضرت علی (ع) اختلاف بین فقها مردم را در دین سست می‌کند. استنباط احکام شرع یک کار مستمر و البته بسیار پیچیده است. بعضی از احکام برای همیشه ثابت است اما بعضی در طی زمان عوض می‌شود چون موضوع کلاً عوض شده است. اجتهاد به تفقه در دین نیاز دارد. خداوند در قرآن از عده‌ای می‌خواهد که برای تفقه در دین برخیزند.

رحیم‌پور ازغدی با تشریح آیه 122 سوره توبه درباره تفقه در دین و حضور علما بین مردم برای پاسخگویی به سؤالات مردم گفت: وظیفه علما بسیار سنگین‌تر از دیگران است، چون آنها وارثان پیامبر هستند باید تقوای بیشتر داشته باشند. تقلید عموم مردم هم از مراجع معنای لطیفی دارد و آن این است که مقلد گردنبند مسئولیت را به گردن مجتهد می‌اندازد و او مسئولیت در قبال احکام دارد و در روز قیامت مجتهد باید پاسخگوی احکام و دستوراتی باشد که از دین برداشت کرده است.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ